نوشته شده توسط : علی

افشاگری های امام سجاد(ع)بعد از حادثه کربلا

 
 
كهمن فرزند كسى هستم كه حريم او را حرمت ننهادند، آرامش او را ربودند، اموالش را به غارت بردند و خاندانش را به اسارت گرفتند.

هامون به نقل از باشگاه خبرنگاران:

روز 12 محرم به روایتی روز شهادت امام سجاد(ع) است و همچنین امروز مصادف است با ورود اسرا به کربلا به کوفه است.

سخنان امام سجاد با مردم کوفه


قافله حسينى را پس از عاشورا به سوى كوفه آوردند و براى آنان در كنار شهر، خيمه زدند. خاندان حسين(عليه السلام ) را - كه اكنون اسيران حكومت اموى شناخته مى شوند - در آن خيمه ها جا دادند. جارچيان حكومت ، در شهر نفرت و خيانت ، كوفيان را فرا مى خوانند تا از اسيران جنگى خويش ديدار كنند!

كوفيان هم ، بى شرمانه آمدند. آمدند براى تماشا! تماشاى بزرگترين ستم تاريخ بر اهل بيت پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) ستمى كه كوفيان پايه هاى آن را بنيان نهاده بودند! على بن الحسين (عليه السلام ) از خيمه ها خارج مى شود.

حذيم بن شريك اسدى روايت گر آن صحنه مى گويد: على بن الحسين (عليه السلام ) با اشاره از مردم خواست تا قدرى آرام شوند. همه آرام شدند. امام برجاى ايستاد، سخنش را با ستايش پروردگار آغاز كرد و بر پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) درود فرستاد و سپس چنين فرمود:

هان اى مردم ! آن كه مرا مى شناسد، سخنى با او ندارم ولى آن كس كه مرا نمى شناسد، بداند كه من على بن الحسين فرزند همان حسين هستم كه در كنار رود فرات ، با كينه و عناد، سر مقدسش را از بدن جدا كردند بى اين كه جرمى داشته باشد و حقى داشته باشند!

من فرزند كسى هستم كه حريم او را حرمت ننهادند، آرامش او را ربودند، اموالش را به غارت بردند و خاندانش را به اسارت گرفتند. من فرزند اويم كه دشمنان انبوه محاصره اش كردند و در تنهايى و بى ياورى - بى آن كه كسى را داشته باشد تا به ياريش برخيزد و محاصره دشمن را براى او بشكافد - به شهادتش رساندند. و البته اين گونه شهادت، - شهادت در اوج مظلوميت و حقانيت - افتخار ماست !

هان ، اى مردم ، اى كوفيان !

شما را به خدا سوگند، آيا به ياد داريد نامه هايى را كه براى پدرم نوشتيد! نامه هاى سراسر خدعه و نيرنگتان را! در نامه هايتان با او عهد و پيمان بستيد و با او بيعت كرديد! ولى او را كشتيد، به جنگ كشانديد و تنهايش گذاشتيد!

واى بر شما! از آنچه براى آخرت خويش تدارك ديده ايد! چه زشت و ناروا، انديشيديد و برنامه ريختيد!

پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم ) را با كدام رو و با كدام چشم نگاه خواهيد كرد.

او به شما خواهد گفت : شما خاندان مراكشتيد، حرمتم را شكستيد، بنابراين از امت من نخواهيد بود.

سخنان امام سجاد (عليه السلام ) كه به اينجا انجاميد، صداى كوفيان به گريه بلند شد، وجدان هاى خفته براى چندمين بار بيدار شدند. كوفيان به ملامت و سرزنش خويش پرداختند! امام سجاد (عليه السلام ) به سخنان ادامه داد و فرمود:

خداى رحمت كند كسى را كه : رهنمودهاى مرا بپذيرد و سفارش هاى مرا كه در راستاى رضاى الهى و درباره پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) و اهل بيت (عليه السلام ) اوست رعايت كند چه اين كه رسول خدا براى ما الگويى شايسته بود.

كوفيان يك صدا فرياد بر آوردند:

اى فرزند رسول خدا! تمامى ما گوش به فرمان شما و پاسدار حق شماييم بى اين كه از اين پس ، روى بگردانيم و نافرمانى كنيم ! اكنون با كسى كه به جنگ شما برخيزد خواهيم جنگيد. و با كسى كه در صلح با شما باشد صلح و سازش خواهيم داشت .ما حق خودمان را از ظالمان باز خواهيم گرفت .

امام سجاد (عليه السلام ) در پاسخ كوفيان فرمود:

هرگز! هرگز تحت شعارهاى شما قرار نخواهم گرفت و به شما اعتماد نخواهم كرد.

اى خيانت پيشگان مكار! ميان شما و آرمان هايى كه اظهار مى داريد فاصله ها و موانع ، بسيار است . آيا مى خواهيد همان جفا و پيمان شكنى كه با پدران و من داشتيد، دوباره درباره من روا داريد!

نه به خدا سوگند! هنوز جراحت هاى گذشته اى كه از شما بر تن داريم ، اليتام نيافته است . همين ديروز بود كه پدرم به شهادت رسيد در حالى كه خاندانش در كنار او بودند.

داغ هاى برجاى مانده از فقدان رسول خدا، پدرم و فرزندانش و جدم اميرمؤ منان فراموش نشده است .طعم تلخ مصيبت ها هنوز در كامم هست و غم ها در گسترده سينه ام موج مى زند. در خواست و سفارش من درباره يارى خواستن از شما نيست. تنها مى خواهم كه شما - شما كوفيان ! - نه عزم يارى ما كنيد و نه به دشمنى و ستيز با ما برخيزيد!

امام سجاد (عليه السلام ) در پايان اين سخنان كه آتش ندامت و حسرت را درجان كوفيان برافروخت و مهربى اعتبارى و بى وفايى را براى هميشه بر پيشانى آنان زد، اندوه عميق خويش را با اين شعرها اظهار كرد و بر التهاب قلب ها افزود:

لا غرو اءن قتل الحسين و شيخه       قد كان خيرا من حسين و اءكرما

فلا تفرحوا يا اءهل كوفة بالذى       اصيب حسين كان ذلك اءعظما

قتيل بشط النهر نفسى فداؤ ه          جزاء الذى اءراده نار جهنما

يعنى : اگر حسين (عليه السلام ) كشته شد، چندان شگفت نيست .

در خواست و سفارش من درباره يارى خواستن از شما نيست. تنها مى خواهم كه شما - شما كوفيان ! - نه عزم يارى ما كنيد و نه به دشمنى و ستيز با ما برخيزيد!

چرا كه پدرش با همه آن ارزش ها و كرامت هاى برتر نيز قبل از او به شهادت رسيد. اى كوفيان ! با آنچه نسبت به حسين روا داشتند، شادمان نباشيد. واقعه اى عظيم صورت گرفت و آنچه گذشت رخدادى بزرگ بود! جانم فداى او باد كه در كنار شط فرات ، سر بر بستر شهادت نهاد. آتش دوزخ جزاى كسانى است كه او را به شهادت رساندند.

امام سجاد (علیه السلام ) در مجلس عبیدالله بن زیاد

امام على بن الحسین (علیه السلام ) در مدت اقامت خویش در كوفه ، دو بار به احتجاج برخاست ؛ یك بار روى سخنش با مردم پیمان شكن كوفه بود، و بار دیگر در «دارالاماره» و در برابر عبیدالله بن زیاد.

با توجه به این كه امام سجاد (علیه السلام ) در جمع كاروانیان شهادت ، متمایز از دیگران بود، با ورود آنان به مجلس عبیدالله - والى كوفه - نخستین چیزى كه نظر عبیدالله را جلب كرد وجود مرد جوانى در میان آن كاروان بود.

عبیدالله كه گمان مى كرد در كاروان حسین (علیه السلام ) مردى باقى نمانده و همه آنان به قتل رسیده اند از ماءموران خود درباره امام سجاد (علیه السلام )  توضیح خواست .

كینه و ناپاكى او عمیق عبیدالله به او اجازه نمى داد كه شاهد زنده بودن جوانى از نسل حسین (علیه السلام ) باشد، چنین مى نمود كه تصمیم گرفته است تا على بن الحسین (علیه السلام ) را نیز به شهادت رساند.

كینه و ناپاكى او عمیق عبیدالله به او اجازه نمى داد كه شاهد زنده بودن جوانى از نسل حسین (علیه السلام ) باشد، چنین مى نمود كه تصمیم گرفته است تا على بن الحسین (علیه السلام ) را نیز به شهادت رساند. امام سجاد (علیه السلام ) كه نیت و عزم عبیدالله را دریافته بود، به عبیدالله فرمود: اگر به راستى عزم كشتن مرا دارید، شخص امینى را ماءمور كنید تا از زنان و كودكان سرپرستى كند. عبیدالله با شنیدن این سخن ، از تصمیم خویش منصرف شد و گفت نه : تو خود همراه قافله خواهى بود.



:: بازدید از این مطلب : 34
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 8 آذر 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

 

 
وبلاگ «هم اندیشی دینی»
 

 

 
 
معاویه با در آمیختن فرهنگ اموی خود با فرهنگ روم، ارزش­های جامعه را به سوی دنیاپرستی و دوری از معنویت سوق داد. او در برابر نگاه های کنجکاو مردم ...
 

جریده اینترنتی «خبرگزاری دانشجو»، در آخرین به روز رسانی وبلاگ «هم اندیشی دینی» چنین آمده است:

 

ای کاش معاویه از‌‌ همان ابتدا به صورت علنی منکر اسلام می‌­شد و راه خود را از راه اسلام جدا می‌­کرد! در این صورت رفتار‌ها و انحراف­های او به پای اسلام نوشته نمی‌­شد، اما معاویه اسلام را دستاویز خود قرار داد تا عصاره­ی معنوی آن را بیرون بکشد و تفکر اومانیستی و دنیا دوستی را به آن تزریق نماید. او در واقع جامعه را از ایمان تهی کرد و فرهنگ دنیاگرایی را با نام اسلام بر مردم تحمیل نمود. تمام حقیقت دین، برقراری ارتباط انسان با عالم ملکوت است، و معاویه با حیله و تزویر خود مسیر اصلی شریعت محمدی را از حقیقت خود منحرف، و آن را به سوی تفکر اومانیستی روم سوق داد.

 

اگر می‌­بینیم در صحرای کربلا با نام دین در برابر امام حسین (علیه­السلام) می‌­ایستند و دینداری امام بر حق را مورد تردید قرار می‌­دهند. اگر می‌­بینیم که برای کشتن اولیای خداوند نام خدای متعال را بر زبان جاری می‌­سازند و به زعم خود تقرب الی الله پیدا می‌­کنند، و اگر می‌­بینیم که دلیل همه­ی ظلم­های خود به اباعبد الله الحسین و خانواده­اش را بغض امیرالمؤمنین علی (علیه­السلام) ـ که مظهر حق و تجلی اسلام راستین است ـ بیان می‌­کنند، همه و همه نتیجه­ی وارونه کردن پوستین دین و جداسازی عصاره­ی اصلی دین از پیکره­ی دین می‌­باشد.

کسانی که در مقابل نماز، سخن از ـ به اصطلاح ـ قلب پاک به میان می‌­آورند! کسانی که یک روز در مجلس عزاداری هستند و روز دیگر در مجلس رقص و آواز! و آن­گاه در عقیده­ی خود هر چیزی را به جای خود نیکو می‌­دانند! کسانی که دنیا در چشمشان بزرگ است و آخرت در نگاه‌شان کوچک! کسانی که اهل دنیا را تکریم می‌­کنند، و اهل عقبی را تحقیر! همه و همه دنباله­رو فرهنگ معاویه هستتند. تنها دوای این درد‌ها هم شستشو دادن جسم و جان خود با رایحه­ی خوش حکمت حسینی است؛ لذا برای کنار گذاشتن رذایل اخلاقی و اعتقادی باید دل به حکمت حسینی بسپاریم و چشمانمان را به یاد کربلا شستشو دهیم.

 

امام حسین (علیه­السلام) قیام کرد تا این نظام ارزشی و دروغین معاویه را رسوا سازد و انسان را از اسارت زمین و زیورهای دنیوی نجات دهد. آن حضرت قیام کرد تا راه فراموش شده­ی آسمان را به مردم نشان دهد، راهی که در آن، ارزش واقعی خود را در پشت کردن به تعلّقات دنیوی و رسیدن به قلّه­های معنویت و انسانیت ببینند. اصولا در مقام بصیرت عظمای امام حسین (علیه­السلام) دو شاخصه به چشم می‌­خورد: اولّین شاخصه آن است که در نزد ایشان تنها کسی که بزرگ است خدای سبحان است و دومین شاخصه هم این است که در نزد ایشان یزیدیان و معاویه­صفتان بسیار کوچک و حقیر هستند. از کوچکی آن­‌ها همین بس که عزّت خود را در کاخ­‌ها و مظاهر دنیوی می‌­دانند! زمین زیر پای انسان است و آسمان بالای سر او؛ امیرالمؤمنین (علیه­السلام) می‌­فرماید: «قِیمَةُکُلِ‏امْرِئٍ‏ مَا یُحْسِنُه‏؛ ارزش واقعی هر کس به اندازه­ی چیزی است که دوست می‌دارد». کسی که شیفته­ی دنیا شود ارزشش به اندازه­ی‌‌ همان دنیا خواهد بود، و کسی که عاشق خدا و عالم ملکوت شود، به چنان قیمتی دست پیدا می‌­کند که جز خداوند، کسی ارزش واقعی او را نمی‌­داند. کسی که معشوقش را دنیا قرار دهد، خود را به حقارت کشانده و کسی که معشوقش را در آسمان­‌ها جستجو کند، به عزت و سربلندی دست می‌­یابد. در قرآن کریم آمده است که: «إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زینَةً لَ‌ها؛ ما آن­چه را روى زمین است زینت آن قرار دادیم». [1] ‏ همه­ی چیزهایی که روی زمین هستند، تنها زینت زمین است، نه زینت انسان! مقام انسان بالا‌تر از آن است که دنیا بتواند زینت و مایه­ی افتخار او باشد. زینت انسان تنها در ارتباط با عالم معنا و خلوت با خدای یکتا است.

یزیدیان و معاویه صفتان، پوچ هستند، چون ارزش خود را در دنیا می‌­دانند، و حسینیان بزرگ و عزیز هستند، چون دل از دنیا برکندند و با عالم ملکوت پیوند خوردند.

 

اشاره:

 

وجود مقدس علی (علیه­السلام) بهترین ملاک برای ارزیابی دین صحیح از دین ناصحیح است. روی همین اساس است که پیامبر اکرم (صلی­الله­علیه­وآله) فرمود: «عَلِیٌ‏ مَعَ‏ الْحَقِ‏ وَ الْحَقُّ مَعَه». معاویه که سعی در وارونه جلوه دادن اسلام دارد، تمام تلاش خود را به کار بست تا چهره­ی علی (علیه­السلام) را وارونه جلوه دهد و او را از چشم مردم بیندازد. در کتاب شریف الغدیر چنین آمده: معاویه به «سمر؟ بن جندب» یکصد هزار درهم بخشید، تا روایتی را علیه علی (علیه­السلام) جعل کند. معاویه می‌­خواست: آیه­ی «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ؛ بعضى از مردم، جان خود را به خاطر خشنودى خدا مى‏فروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است» [2] ـ که در به تصریخ شیعه و سنی در لیله المبیت در حق علی (علیه­السلام) نازل شده بود، ـ به نام «ابن ملجم مرادی» کند و در مقابل شهادت دهد که این آیه در حق علی (علیه­السلام) نازل شد: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یُشْهِدُ اللَّهَ عَلى‏ ما فی‏ قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصام‏؛ و از مردم، کسانى هستند که گفتار آنان، در زندگى دنیا مایه اعجاب تو مى‏شود (در ظاهر، اظهار محبّت شدید مى‏کنند) و خدا را بر آنچه در دل دارند گواه مى‏گیرند. (این در حالى است که) آنان، سرسخت‏‌ترین دشمنانند.» [3] ‏سمره بن جندب که این کار را دروغ بزرگی می‌­دانست، از انجام آن امتناع ورزید، تا این­که بالأخره آخرت خود را در مقابل چهارصد هزار درهم فروخت و این عمل ننگین را انجام داد! [4]

 

معاویه در آخر خطبه­ی خود می‌­گفت: «اللهم إنَّ اباتراب ألحد فی دینک، و صدّ عن سبیلک، فالعنه لعنا وبیلا؛!!! خداوندا! علی دینت را به الحاد کشانده و راه تو را مسدود کرده، پس...!!!». آن­گاه به همه­ دستور داد تا در منبرهای خود امیرالمؤمنین علی (علیه­السلام) را این­گونه لعن کنند. قوی از بی‌امیه نزد معاویه رفتند و به او گفتند: تو در مورد علی به آرزوی خود رسیدی؛ چرا دست این مرد بر نمی‌­داری؟! معاویه گفت: به خدا قسم این کار را ترک نمی‌­کنم تا آن­که بچه­‌ها با بغض او بزرگ شوند و بزرگ­تر‌ها با کینه­ی او به پیری برسند و (در آینده) هیچ کس فضیلتی از او به یاد نداشته باشد.


پی نوشت‌ها: [1]. سوره­ی کهف، آیه­ی18. [2]. سوره­ی بقره، آیه­ی 207. [3]. سوره­ی بقره، آیه­ی204. [4]. الغدیر، جلد2، صفحه­ی


:: بازدید از این مطلب : 34
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 8 آذر 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

 

 
کلام‌هایی کوتاه و پرمحتوا از امام سجاد (ع)؛
 

 

 
 
هر کس داراى چهار خصلت باشد، ایمانش کامل و گناهانش بخشوده خواهد بود و در حالتى خداوند را ملاقات مى‌کند که از او راضى و خوشنود است ...
 

گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ کلمات گوهربار اهل‌بیت (ع) بالاترین پشتوانه فرهنگ بالنده انقلاب اسلامى است که توصیه‌های فراوانی به فراگیری و به کارگیری آنها در زندگی روزمره شده؛ در اینجا چند کلام کوتاه و پرمحتوا از امام سجاد (ع) ارائه می‌شود.


1. إنَّ الْمَعْرِفَهَ، وَ کَمالَ دینِ الْمُسْلِمِ تَرْکُهُ الْکَلامَ فیما لایُغْنیهِ، وَ قِلَّهُ ریائِهِ، وَ حِلْمُهُ، وَ صَبْرُهُ، وَ حُسْنُ خُلْقِهِ.
همانا معرفت و کمال دین مسلمان در گرو رها کردن سخنان و حرف‌هایى است که به حال او و دیگران سودى ندارد، از ریا و خودنمایى دورى جستن، در برابر مشکلات زندگى بردبار و شکیبا بودن و داراى اخلاق پسندیده و نیک سیرت بودن است.
«تحف العقول: ص 202، بحارالأنوار: ج 2، ص 129، ح 11»
 

پاداش کسی که برای رضای خدا ازدواج کند


2. مَنْ زَوَّجَ لِلّهِ، وَوَصَلَ الرَّحِمَ تَوَّجَهُ اللّهُ بتَاجِ الْمَلَکِ یَوْمَ الْقِیامَهِ.
هر کس براى رضا و خوشنودى خداوند ازدواج کند و با خویشان خود صله رحم نماید، خداوند او را در قیامت مفتخر و سربلند مى‌گرداند.
«مشکاه الأنوار: ص 166»


3. کانَ [رسولُ الله] إذا أوَى إلىَ مَنزِلِهِ، جَزَّءَ دُخُولَهُ ثَلاثَةَ أجزَاءٍ: جُزءاً لِلَّهِ، وَجُزءاً لِأهلِهِ، وَجُزءاً لِنَفسِهِ.
پیامبر صلی الله علیه و آله وقت خود را در منزل به سه قسمت می‌کرد: بخشی برای (عبادت) خدا، بخشی برای خانواده و بخشی برای خودش.
«مکارم الأخلاق، ج 1، ص 44»


گناهانی که باعث نزول عذاب می‌شوند


4. وَ الذُّنُوبُ الّتى تُنزِلُ النِّقَمَ عِصیانُ العارِفِ بِالبَغىِ وَ التَطاوُلُ عَلَى النّاسِ وَ الاِستِهزاءُ بهِم وَ السُّخریَّةُ مِنهُم.
گناهانى که باعث نزول عذاب مى‏شوند عبارتند از ستم کردن به شخص از روى آگاهى، تجاوز به حقوق مردم و دست انداختن و مسخره کردن آنان.
«معانى الاخبار، ص 270»
 

5. ثَلاثٌ مُنْجِیاتٌ لِلْمُؤْمِن: کَفُّ لِسانِهِ عَنِ النّاسِ وَاغتِیابهِمْ، وَإشْغالُهُ نَفْسَهُ بِما یَنْفَعُهُ لاَِّخِرَتِهِ وَدُنْیاهُ، وَطُولُ الْبُکأ ‏عَلی خَطیئَتِهِ.
سه چیز موجب نجات انسان مومن خواهد بود: نگهداری زبانش از حرف زدن درباره مردم و غیبت آنها، مشغول شدنش به خویشتن با کارهایی ‏که برای آخرت و دنیایش مفید باشد و بسیار گریستن بر اشتباهاتش.‏

«تحف العقول: ص 204، بحارالا نوار: ج 75، ص 140، ح 3»


تمام خوبی‌های دنیا و آخرت در چیست؟


6. رَأیْتُ الْخَیْرَ کُلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ فِی قَطْعِ الطَّمَعِ عَمّا فِی أیْدِی النّاسِ.
تمام خیرات و خوبی‌های دنیا و آخرت را در چشم‌پوشی و قطع طمع از زندگی و اموال دیگران می‌بینم.
‏«اصول کافی: ج 2، ص 320»


7. إیّاکَ وَمُصاحَبَةُ الْفاسِقِ، فَإنّهُ بائِعُکَ بِأَکْلَةٍ أوْ أَقَلّ مِنْ ذلِکَ وَإیّاکَ وَمُصاحَبَةُ الْقاطِعِ لِرَحِمِهِ فَإنّى وَجَدْتُهُ مَلْعُونا فى کِتاب ِاللّهِ.
بر حذر باش از دوستى و همراهى با فاسق؛ چون که او به یک لقمه نان و چه بسا کمتر از آن هم، تو را مى‌فروشد و مواظب باش از دوستى و صحبت کردن با کسى که قاطع صله رحم مى‌باشد؛ چون که او را در کتاب خدا ملعون یافتم.
«تحف العقول ص 202، بحارالا نوار: ج 74، ص 196، ح 26»


خصلت‌هایی که اگر کسی داشته باشد ایمانش کامل خواهد شد


8. أرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فیهِ کَمُلَ إسْلامُهُ، وَمَحَصَتْ ذُنُوبُهُ، وَلَقِیَ رَبَّهُ وَهُوَ عَنْهُ راضٍ: وِقاءُ لِلّهِ بِما یَجْعَلُ عَلى نَفْسِهِ لِلنّاس، وَصِدْقُ لِسانِه مَعَ النّاسِ، وَالاْ سْتحْیاء مِنْ کُلِّ قَبِیحٍ عِنْدَ اللّهِ وَعِنْدَ النّاسِ، وَحُسْنِ خُلْقِهِ مَعَ أهْلِهِ.


هر کس داراى چهار خصلت باشد، ایمانش کامل و گناهانش بخشوده خواهد بود و در حالتى خداوند را ملاقات مى‌کند که از او راضى و خوشنود است:
 

1. خودنگهدارى و تقواى الهى به طورى که بتواند بدون توقع و چشم داشتى، به مردم خدمت کند.
2. راستگویى و صداقت نسبت به مردم در تمام موارد زندگى
3. حیا و پاکدامنى نسبت به تمام زشتى هاى شرعى و عرفى
4. خوش اخلاقى و خوش برخوردى با اهل و عیال خود

«مشکاة الا نوار: ص 172، بحارالا نوار: ج 66، ص 385، ح 48»


9. إنْ شَتَمَکَ رَجُلٌ عَنْ یَمینِکَ، ثُمَّ تَحَوَّلَ إلى یَسارِکَ فَاعْتَذَرَ إلَیْکَ فَاقْبَلْ مِنْهُ.
چنانچه شخصى تو را بدگویى کند و سپس برگردد و پوزش طلبد، عذرخواهى و پوزش او را پذیرا باش.

«مشکاه الأنوار: ص 229، س 10، بحارالأنوار: ج 78، ص 141، ح 3»


حق شکم بر انسان


10. وَ أمّا حَقُّ بَطْنِکَ فَأنْ لا تَجْعَلْهُ وِعاءً لِقَلیل مِنَ الْحَرامِ وَ لا لِکَثیر، وَ أنْ تَقْتَصِدَ لَهُ فِى الْحَلالِ.
حقى که شکم بر تو دارد این است که آن را ظرف چیزهاى حرام ـ چه کم و چه زیاد ـ قرار ندهى، بلکه در چیزهاى حلال هم صرفه جویى کنى و به مقدار نیاز استفاده نمایى.

«تحف العقول: ص 186، بحارالأنوار: ج 71، ص 12، ح 2»


11. و اما حق الصغیر فرحمته و تثقیفه و تعلیمه و العفو عنه و الستر علیه و الرفق به و المعونة له و الستر علی جرائر حداثته فانه سبب للتوبة و المداراة له و ترک مما حکته فان ذلک ادنی لرشده.


و اما حق کودک، مهر ورزیدن به او، پرورش و آموزش وی و گذشت و پرده‌پوشی از خطاهای کودکانه وی و نرمش و کمک کردن به اوست؛ زیرا سبب توبه، مدارا و تحریک نکردن او و نیز کوتاهترین راه برای رشد او خواهد بود.
«رساله حقوق امام سجاد علیه السلام»
 

خداوند از چه مردانی راضی‌تر است؟


12. و ان ارضاکم عند الله اسبقکم علی عیاله.
خداوند از مردانی راضی‌تر است که در مخارج عائله گشایش دهند.
«بحار ج 104 ص73 به نقل از رساله امام سجاد علیه السلام»


13. و اما حق رعیتک بملک النکاح فان تعلم ان الله جعلها سکنا و مستراحا و انسا و واقیة و کذلک کل واحد منکما یجب ان یحمد الله علی صاحبه و یعلم ان ذلک نعمة منه علیه و وجب ان یحسن صحبة نعمة الله و یکرمها و یرفق بها و ان کان حقک علیها اغلظ و طاعتک بها الزم فیما احببت و کرهت ما لم تکن معصیة فان لها حق الرحمة و الموانسة و موضع السکون الیها قضاء اللذة التی لابد من قضائها و ذلک عظیم و لا قوة الا بالله.
 
و اما حق همسرت آن است که بدانی خداوند متعال با آفرینش او وسیله آرامش و رفاه و انس و نگهداری تو را فراهم نموده است. هر کدام از شما زن و مرد بر نعمت وجود دیگری خدا را سپاس گوید و بداند که این نعمت الهی است. بر او و بر تو واجب است که نعمت الهی را گرامی داشته و در معاشرت با او خوشرفتاری و رفق پیشه کنی اگر چه حق تو بر زن سخت‌تر و رعایت محبوب و مکروه تو (اگر زیاده خواهی نباشد) بر او لازم‌تر است، ولی زن حق مهربانی و انس بر تو دارد و جایگاه آرامش و آسایش غریزه‌ای است که گریزی از آن نیست و این حق بزرگی است.
«رساله حقوق امام سجاد علیه السلام»



:: بازدید از این مطلب : 39
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 8 آذر 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

 

 

خبرگزاری فارس: مسئول نمایندگی ولی فقیه در سپاه ناحیه خلخال گفت:حضرت زینب شیرزن کربلا الگوی بانوی اسلامی و ایرانی است.

خبرگزاری فارس: حضرت زینب الگوی بانوی اسلامی و ایرانی است
  •  
  •  
  •  

به گزارش خبرگزاری فارس از اردبیل، حجت‌الاسلام عزیزالله عابدی نمایندگی ولی فقیه در سپاه بسیج ناحیه خلخال غروب امروز در تجمع عظیم خواهران بسیجی و حلقه‌‌های صالحین و همایش زینبیون حضرت زینب را الگوی تمام عیار اسلامی و ایرانی برای بانوان عنوان کرد.

عابدی افزود: بانوان و خواهران مسئول تربیت صحیح فرزندان در خانواده هستند و در کنار این وظیفه، وظیفه‌ای دیگر نیز بر عهده دارند که آن پیروی از حضرت زینب در زندگی اجتماعی است.

وی خطاب به بانوان گفت: محصول تربیت صحیح حضرت فاطمه زهرا حضرت امام حسین (ع) و امام حسن (ع) و حضرت زینب (س) بود که هر کدام برای اسلام خدمات ارزشمندی را به یادگار گذاشته‌اند.

وی به رشادت شیرزن کربلا حضرت زینب (س) در مقابله با حوادث در کربلا و و وقایع بعد از واقعه عاشورا اشاره کرده و گفت صبوری این بانوی فداکار در مواجهه با مشکلات باید در زندگی امروزی شما خواهران تاثیرگذار باشد.

نمایندگی ولی فقیه در سپاه ناحیه خلخال گفت: تنها راهی که می‌تواند ما را در مسیر تعالی و اهداف حضرت زینب (س) و ائمه اطهار (ع) رهنمون سازد، حفظ حجاب و رعایت اخلاق اسلامی است که بانوان باید توجه داشته باشند که در دام شیطان گرفتار نشده و با حفظ حجاب در اجتماع و انتقال آن به فرزندان و جامعه دین خود را نسبت به حضرت زینب (س) ادا کنند.

به گزارش خبرگزاری فارس از اردبیل در این مراسم خطبه‌های حضرت زینب (س) قرائت شده و مداحان نیز در سوگ از دست دادن امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) بزرگ انتقال دهنده ارزشهای عاشورا مداحی کرده و جمع حاضر را به فیض رساندند.



:: بازدید از این مطلب : 41
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 8 آذر 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

مرثیه اشک روان ؛ شهادت امام سجاد علیه السلام

امام علی بن حسین بن علی بن ابیطالب علیه السلام مشهور به سجاد، چهارمین امام شیعیان بنا به قولی مشهور، در پنجم شعبان سال 38 هجری قمری متولد شد و در 12 محرم سال 95 هجری قمری به دست ولید بن عبدالملک به شهادت رسید.

به گزارش سیرنیوز؛ امام زین العابدین علیه السلام زمانی دیده به جهان گشود که زمام امور در دست جد بزرگوارش امام علی بن ابیطالب علیه السلام بود. آن حضرت 3 سال از خلافت علوی و حکومت چند ماهه امام حسن علیه السلام را درک کرد. امام سجاد علیه السلام در عاشورای سال 61 هجری قمری حضور داشت و در آن واقعه به صورتی معجزه آسا نجات یافت و پس از شهادت پدرش امام حسین علیه السلام مسئولیت زمامداری شیعیان از جانب خدا بر عهده او گذاشته شد و از آن روز تا روزی که به شهادت رسید زمامدارانی چون یزید بن معاویه، عبدالله بن زبیر، معاویه بن یزید، مروان بن حکم، عبدالملک بن مروان و ولید بن عبدالملک، معاصر بود. امام سجاد علیه السلام در اوضاع ناگوار اجتماعی آن روز که ارزش های دینی دست خوش تغییر و تحریف امویان قرار گرفته بود، مهمترین کار خویش را در زمینه برقراری پیوند مردم با خدا، با دعا آغاز کرد. چنین بود که مردم تحت تأثیر رو حیات آن حضرت قرار گرفتند و شیفته مرام و روش او شدند و بسیاری از طالبان علم و دانش در مسلک راویان حدیث او در آمدند و از سرچشمه زلال دانش وی که برخاسته از علوم رسول خدا (ص) و امیرالمؤمنین علیه السلام بود، بهره ها جستند. شرایط، مقتضیات و رسالتها در عصر امام سجاد علیه السلام: اقتدار حکومتهای جبار و ظالم عصر، نظارت شدید و سختگیریهای بسیار بر مخالفان سیاسی بویژه شیعیان، سرکوبی قیامها با کشتارهای بی رحمانه، جهالت سیاسی و مذهبی مردم، شیوع بی دینی و مفاسد اخلاقی، و قلت یاران و مجاهدان واقعی، از جمله موانعی بودند که نگذاشتند امام سجاد علیه السلام به صورت مسلحانه قیام کنند. مردم مسلمان عصر امام علیه السلام به علت تبلیغات و فعالیتهای سیاسی و فرهنگی حکومتهای نامشروع در برابر حقایق سیاسی و مذهبی در نهایت جهالت و بی دینی به سر می بردند. بدعتها و عقاید گمراه کننده و باطل به عنوان احکام و عقاید مذهبی، مورد اعتقاد و عمل مسلمانان قرار گرفته بود. در چنین شرایطی، بزرگترین و مهمترین مسئولیت امام سجاد علیه السلام، احیای مجدد اسلام ناب محمدی (ص)، تبیین جایگاه امامت و رهبری اهل بیت علیه السلام، مبارزه با جهالت سیاسی و مذهبی مردم و تربیت مجاهدان واقعی بود. امام علیه السلام می باید در برابر حقایق سیاسی اسلام روشنگری می کردند بویژه که درباره امامت و رهبری و افشاگری علیه حکومتهای غاصب و ظالم و ترویج فرهنگ جهاد و شهادت لازم بود که شیعیان و مسلمانان را برای مبارزه و جهاد علیه ظلم، بدعت و گمراهی آماده می ساختند. آن حضرت موفق شدند که در سخت ترین شرایط و با استفاده از ظریفترین شیوه های تبلیغاتی و مبارزاتی، در اهداف خویش موفق و پیروز شوند. سرانجام امام علیه السلام در راه پایداری و استقامت در این جهاد مقدس، به مقام والای شهادت نایل شدند. نقش امام سجاد در تربیت موالی : "موالی" یعنی: عده ای از ایرانیان که به عراق آمده و در آنجا با تشیع آشنا شده. همچنین از جمله موضوع شایع در قرن اول و دوم هجری تربیت موالی بود. این افراد عمدتاً به علت داشتن استعداد مناسب و نیز آمادگی کسب علم و نیز با احساس ضعفی که ایشان در برابر عرب ها داشتند و درصدد بودند که آن را جبران کنند، به خوبی در زمینه حدیث کار کردند و در نتیجه توانستند در مدت زمانی کوتاه از فقها و محدثین مراکز عمده اسلامی شوند. این افراد در خانواده های مختلف عرب، تربیت شده بودند که طبعاً انگیزه های سیاسی و مذهبی جاری و مرسوم در آن قبایل و عشیره ها، به اینان نیز سرایت کرده بود، به ویژه کوفه، بیشتر گرایش شیعی داشت و "موالی" آن نیز چنین بودند، از این رو اهل بیت علیهم السلام نیز از این ویژگی برای تربیت موالی استفاده کردند. در این میان، سیاست علی بن الحسین علیه السلام شایان توجه بسیار است. امام می کوشید تا در مدینه، با تربیت طبقه "موالی"، راه را برای آینده باز کند. و اسلام صحیح و سلیم را به آنان (که زمینه کافی داشتند) انتقال دهد، پس با شخصیتی که امام داشت به شایسگی می توانست در روحیه موالی اثر بگذارد و احساسات شیعی را به آنان انتقال دهد. استاد "سید جعفر مرتضی" در تشریح سیاستهای امام سجاد علیه السلام و به منظور بخشیدن حیاتی نوین به مکتب جعفری، اشاره به این نکته دارد که آن حضرت غلامان را می خرید و آنان را آزاد می کرد، به طوری که به نوشته "سید الاهل" : غلامان این مسئله را دریافته، شور و شوق فراوانی داشتند که مشمول اقدام امام شوند. امام نیز در هر سال و ماه و روز و به مناسبت هرحادثه، آنان را آزاد می ساخت. به طوری که در مدینه قریب به یک لشگر از موالی آزاد شده و کنیزکان رهایی یافته، به سر می بردند که تمامی آنها از موالی امام سجاد علیه السلام بودند. و شمار آنها به 50 هزار تن یا بیشتر می رسید. مؤلف محترم "اعیان شیعه" نیز می نویسد: او سودانیان را می خرید، حال آنکه هیچ نیازی به آنان نداشت. استاد "سید جعفر مرتضی" پس از ذکر این مطالب نتایج متعددی از این مسئله می گیرد و می نویسد: یعنی نتیجه چنین سیاستی، این بود که موالی، اهل بیت علیهم السلام نمونه های انسانیت و اسلامیت به شمار می رفتند. و آمادگی کامل داشتند تا در شرایط گوناگون در کنار آنها قرار بگیرند، شواهدی نیز وجود دارد که نشان می دهد "موالی" در مواقعی که علویین مورد ظلم قرار می گرفتند و یا بعضی از حکام به آنها ستم می کردند، به یاری آنها می شتافتند.



:: بازدید از این مطلب : 55
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 8 آذر 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

منکری که امام حسین(ع) برای آن قیام کرد

 

 

حجت‌الاسلام عالی با بیان اینکه قیام امام حسین(ع) تنها برای شرابخواری یزید یا برای ایجاد حکومت اسلامی نبود گفت: یزید نه تنها بستر ساز منکر در زمان خود بود، بلکه برای تاریخ بستر سازی منکر می‌کرد.

به گزارش صراط، در شب پنجم مراسم سوگواری اباعبدالله الحسین(ع) در حسینیه امام خمینی(ره) که در حضور مقام معظم رهبری برگزار شد، حجت‌الاسلام مسعود عالی استاد حوزه علمیه قم با اشاره به نامه امام حسین(ع) به محمد حنفیه درباره قیامش برای امر به معروف و نهی از منکر، با طرح این سوال که این چه منکر و چه معروفی بود که امام حسین(ع) برای آن چنین قیام عظیمی انجام داد، گفت: آیا این قیام فقط برای فسق و فجور و شراب‌خواری یزید بود.

 

* قیام امام حسین(ع) تنها برای شرابخواری یزید نبود

 

وی با اشاره به حادثه حره در سال 63 در مدینه منوره رخ داد، افزود: مردم مدینه در آن قیام به همین دلیل بر یزید شوریدند که او فاسق و شرابخوار است؛ آنها عبدالله بن حنظله غسیل الملائکه را به شام و نزد یزید فرستادند تا ببینند که آیا مخالفت امام حسین(ع) با یزید درست بود یا نه و عبدالله خبر داد که ما در شام دعا می‌کردیم که مبادا بر ما باران سنگ نازل نشود.

حجت‌الاسلام عالی ادامه داد: مردم مدینه پس از گزارش عبدالله قیام کردند و سردمداران یزید را از شهر اخراج کردند و یزید لشکری فرستاد که در منطقه حره مستقر شد و به مردم مدینه اولتیماتوم داد اما آنان قبول نکردند و لشکر در حالی وارد مدینه شد که به فرمان فرمانده‌اش جان و مال و ناموس مردم این شهر 3 روز مباح شده بودند و فجایع بزرگی رخ داد.

 

* قیام امام حسین(ع) تنها برای ایجاد حکومت اسلامی نبود

 

این استاد حوزه علمیه قم، در ادامه با طرح این سوال که آیا معروفی که امام حسین(ع) برای آن قیام کرد، حکومت اسلامی در کوفه بود، گفت: این عباس همین را فهمید و به امام(ع) گفت که کوفیان با پدرت و برادرت وفا نکردند.

وی با اشاره به طبقات منکر و معروف افزود: تمام گناهان منکر است چه صغیره باشد چه کبیره و حتی در روایت است که بدترین گناهان آن است که آن را کوچک بشماریم چراکه این کوچک شمردن گناه به معنی نگاه متکبرانه به خداست.

حجت الاسلام مسعود عالی در ادامه سخنان با طرح این سوال که روح و ریشه گناهان چیست که امام حسین(ع) علیه این منکر قیام کرد، مثالی زد و گفت: کسی که شرابخوار است گناهکار است، کسی که کارخانه تولید شراب دارد گناهش از او بیشتر است اما کسی که برای شکستن قبح شرابخواری تلاش می‌کند از همه اینها گناهکارتر است.

 

* فرهنگ‌سازی منکر با هنر از هر گناهی بدتر است

 

وی با اشاره به تلاش‌ها برای فرهنگ‌سازی منکر با هنر و بسترسازی منکر، افزود: امروز 78 درصد سینمای جهان در اختیار هالیوود است و اگر از این سینما دو عنصر هرزگی و خشونت را حذف کنیم چیزی از آن نمی‌ماند و تمام هالیوود توسط 7 شرکت صهیونیستی اداره می‌شود.

حجت الاسلام عالی در ادامه با بیان اینکه یزید نه تنها بستر ساز منکر در زمان خود بود، تصریح کرد: یزید برای تاریخ بستر سازی می‌کرد همانگونه که معاویه گفت تا نام پیامبر اسلام(ص) را دفن نکنم از پا نخواهم نشست.

 

* امام حسین(ع) برای دولت مستقر اهل بیت(ع) قیام کرد

 

وی با بیان اینکه حکومت اسلامی حق ولی معصوم است و هر حکومت دیگری غاصب است، افزود: امام حسین(ع) باید به کوفه می‌رفت تا حجت را تمام کند اما امام حسین(ع) به دنبال دولت مستعجل اهل بیت(ع) نبود بلکه به دنبال مستقر ولایت بود.

حجت الاسلام عالی با اشاره به روایتی امام باقر(ع) از شب عاشورا که امام حسین(ع) فرمود فردا در این منطقه همه شهید می‌شوید اما مهدی ما خواهد آمد و ما برمی‌گردیم، تاکید کرد: قیام امام حسین(ع) خشت اول و بذری است که برای ظهور و دولت مستقر اهل بیت(ع) گذاشته شد.

وی با اشاره به شعار «یالثارات الحسین(ع)» یاران امام زمان(عج) افزود: پس از دوران امام زمان(عج) رجعت شروع می‌شود و اولین رجعت، رجعت امام حسین(ع) است و ایام الله سه روز است روز ظهور، روز رجعت و روز قیامت که امام حسین(ع) در راس همه این روزهاست.

حجت الاسلام مسعود عالی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به شهادت امام سجاد(ع) وظیفه آن امام همام(ع) پس از قیام عاشورا را نگهداشتن یاران باقی مانده و تربیت یاران جدید دانست و گفت: امام سجاد (ع) پیام عاشورا را با گریه و دعا به مردم رساند و او بود که با صحیفه سجادیه آغازی بر نهضت باقریه و جعفریه بود.



:: بازدید از این مطلب : 47
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 8 آذر 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

برگزاری مراسم عزاداری محرم در شهر مالاتیای ترکیه

 مردم مسلمان شهر مالاتیای ترکیه همگام با دیگر مسلمانان این کشور در ایام ماه محرم و به مناسبت عاشورای حسینی مراسم عزاداری و ماتم برپا کردند.

خبرگزاری فارس: برگزاری مراسم عزاداری محرم در شهر مالاتیای ترکیه
  •  
  •  
  •  

به گزارش دفتر خبرگزاری فارس در ترکیه، مردم مسلمان شهر مالاتیای ترکیه و محبان اهل بیت (ع) و امام حسین (ع) همگام با دیگر مسلمانان این کشور در ایام ماه محرم و به مناسبت عاشورای حسینی با تجمع در مسجد مولانای این شهر مراسم عزاداری و ماتم برپا کردند.

در این مراسم که بعد از اقامه نماز مغرب آغاز شد، علی چالار روحانی مسجد طی سخنانی با اشاره به تکامل فطرت و ذات انسان و الگو گرفتن از برخی شخصیت های شناخته شده تصریح کرد که قرآن کریم به صراحت این الگوها را معرقی کرده و این الگوها حضرت پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) آن حضرت هستند. وی تاکید کرد که در میان اهل بیت (ع) رسول اکرم (ص) امام حسین (ع) و زندگی آن حضرت جایگاه ویژه ای در میان مسلمانان جهان دارد.

چالار در ادامه به تصمیم امام حسین (ع) برای خروج از مدینه به مقصد کربلا با اهل بیت خود اشاره کرد و گفت آن حضرت در پاسخ به این سوال که چرا خاندان خود را به همراه می بری؟ تصریح کرد که راضی به رضای خداست و لذا مسلمانان باید این درس مهم را از امام حسین (ع) فراگیرند.

وی اعتماد بنفس را یکی دیگر از ویژگی های امام حسین (ع) برشمرد و افزود احترام به سایرین از دیگر خصوصیات بارز آن حضرت بوده و همگی این ویژگی ها درس هایی است که باید از آن حضرت آموخت.

چالار در خاتمه با اشاره به برخی وقایع کربلا و عاشورا گفت که درس دیگری که از عاشورا باید فراگرفت، پی بردن به اشتباه و توبه کردن است، کما اینکه حر بن یزید ریاحی پشیمان شد و نزد امام حسین (ع) آمد و توبه کرد و سپس علیه سپاه دشمن جنگید و شهید شد.



:: بازدید از این مطلب : 52
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 8 آذر 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

هدف قیام امام حسین(ع) خشنودی و رضایت خداوند بود

 استاد حوزه علمیه قم با اشاره به به اینکه هدف قیام امام حسین(ع) خشنودی و رضایت خدا بود، تصریح کرد: حضرت علی (ع) به دلیل دنیاپرستی برخی افراد خانه نشین شد.

خبرگزاری فارس: هدف قیام امام حسین(ع) خشنودی و رضایت خداوند بود
  •  
  •  
  •  

به گزارش خبرگزاری فارس از قم حجت‌الاسلام والمسلمین حبیب الله فرحزاد دوشنبه شب در جمع زائران و عزاداران حسینی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) با اشاره به اینکه ذکر صلوات برکات و خاصیت‌های فراوانی دارد، اظهار کرد: خشنودی خداوند استجابت دعا و رشد اعمال از مهم‌ترین برکات ذکر دائم صلوات است. 

وی با تاکید بر اینکه در عالم بالاتر از خشنودی خدا وجود ندارد، تصریح کرد: هدف قیام امام حسین (ع) خشنودی و رضایت خدا بود که اهل‌بیت و یاران ایشان به آن دست پیدا کردند. 

کارشناس برنامه سمت خدا با اشاره به اینکه واقعه عاشورا حاوی پیام‌های اخلاقی بسیاری است، خاطرنشان کرد: یکی از مهمترین پیام‌های واقعه عاشورا عدم وابستگی به دنیا است.

فرحزاد با تاکید بر اینکه محبت به خدا که منشا تمام خوبی‌ها است باید در دل افراد به جای حب به دنیا قرار گیرد، اضافه کرد: در خطبه‌ها، نامه‌ها و حکمت‌های امیرالمومنین علی(ع) در نهج البلاغه عشق به دنیا مورد مذمت قرار گرفته شده است.

وی با اشاره به اینکه دنیا و نعمت‌های خدا مورد مذمت نیستند، تصریح کرد: آنچه که مورد مذمت قرار می‌گیرد تعلق و وابستگی به دنیا است.

استاد حوزه علمیه قم حب دنیا را سرچشمه تمام گناهان دانست و اضافه کرد: جنایات و فسادهایی که رخ می‌دهد به دلیل رسیدن به مقام، ثروت و دنیا پرستی است.

 

* حضرت علی(ع) به دلیل دنیاپرستی برخی افراد خانه نشین شد

فرحزاد با تاکید بر اینکه عاشقان دنیا همچون عمر بن سعد در دنیا و آخرت گرفتار هستند، اضافه کرد: بسیاری از لشکریان شمر و عمر بن سعد به نیت جایزه یزید و پست و مقام مقابل امام حسین(ع) لشکرکشی کردند.   

وی با اشاره به اینکه پست و مقام موجب شد که حضرت علی(ع) خانه نشین شود، تصریح کرد: برخی افراد حضرت زهرا(س) را نیز به دلیل غصب زمین فدک شهید کردند که نشان از حب دنیاپرستی دارد.

 

* افراد بی‌جنبه و بی‌ظرفیت مدیر نشوند

کارشناس برنامه سمت خدا با تاکید بر اینکه کسانی که ملکه عدل و خویشتن داری دارند باید به قدرت برسند، اضافه کرد: مقام و ریاست پرستی بسیاری از افراد را به زمین زده است.

فرحزاد با اشاره به اینکه کسانی که میز ریاست را می‌پذیرند باید جنبه و ظرفیت آن را نیز داشته باشند، خاطرنشان کرد: مدیریت موضوع حساسی است که افراد با لیاقت و با ایمان باید آن را بپذیرند.

 

* بالاترین افتخار ایرانیان سلمان فارسی است

وی در بخش دیگری از سخنان خود به فضیلت سلمان فارسی اشاره و اظهار کرد: نخستین و برترین پیرو پیامبراکرم(ص) و اهل‌بیت(ع) سلمان فارسی بوده است که این بالاترین افتخار برای ایرانیان محسوب می‌شود.

این استاد حوزه و دانشگاه با تاکید بر اینکه سلمان فارسی به جایگاه والایی رسیده بود که حضرت زهرا(س) مشتاق دیدن وی می‌شد، تصریح کرد: کسانی که مثل سلمان فارسی در عهد خود ثابت قدم می‌مانند و پیرو پیامبر(ص) و اهل‌بیت(ع) می‌شوند، به سعادت دنیوی و اخروی می‌رسند.

* دل‌های پاک را به سمت اهل‌بیت(ع) سوق دهیم

فرحزاد در بخش پایانی سخنان خود با اشاره به اینکه گاهی یک حدیث اهل‌بیت(ع) موجب می‌شود افراد رفتار زندگی خود را تغییر دهند، اظهار کرد: دل‌های پاک در کشور بسیار فراوان است اما باید بستری فراهم شود و از اهل‌بیت(ع) تبلیغ کنیم.  



:: بازدید از این مطلب : 69
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 8 آذر 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

 

 استاد برجسته حوزه و دانشگاه گفت: زیارت عاشورا یعنی یک متن قولنامه و قراردادی که از سوی خدا تنظیم شده و به وسیله ملکه وحی نازل شده، زیارت عاشورا متن حدیث قدسی است.

خبرگزاری فارس: زیارت عاشورا متن حدیث قدسی است
  •  
  •  
  •  

به گزارش خبرگزاری فارس از عسلویه، حجت‌الاسلام سید محمد علم‌الهدی دوشنبه‌شب در آیین عزاداری سرور و سالار شهیدان در پارس جنوبی اظهار داشت: شهادت امام حسین(ع) و یارانش عبرت‌ها و درس‌های زیادی در درون خود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.

وی با اشاره به ارزش عزاداری ماه محرم افزود: جایگاه ابا عبدالله‌الحسین(ع) در عالم یک جایگاه ویژه است.

این استاد برجسته حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: اگر امروز ما به مظلومیت ایشان، سوگوارانه زانو زدیم و اشک‌ریزان یاد او را گرامی می‌داریم، تنها به دلیل قطعه قطعه شدن این بدن مقدس، یاران، سربازان و مظلومیت مولا نیست؛ مسئله از این بالاتر است؛ وجود نورانی سیدالشهداء(ع) فراتر از یک انسان معمولی است.

وی در ارتباط با دلیل اصلی عزاداری‌ها نیز گفت: جایگاه و شخصیت امام حسین (ع) مورد تاخت و تاز قرار گرفته و شخصیت آسمانی‌اش مظلوم واقع شده و این بسیار مهم است.

علم‌الهدی با اشاره به فرازهایی از زیارت عاشورا گفت: یکی از فرامین ما قرائت زیارت عاشوراست، زیارت عاشورا یعنی یک متن قولنامه و قراردادی که از سوی خدا تنظیم شده و به وسیله ملکه وحی نازل شده، زیارت عاشورا متن حدیث قدسی است؛ زیارت عاشورا را در هر مناسبتی و در هر فرصتی و در هر زمان و مکان بخوانید.

وی با اشاره به فرمایش حضرت امام خمینی (ره) که پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد تصریح کرد: مسئله ولایت جایگاه مهمی در جوامع بشری دارد، دور شدن از امام(ع) چه مصائبی را به‌وجود می‌آورد.

این استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: اگر رهبری در جامعه ضعیف شد طبعا آبروی اهل بیت عصمت و طهارت مورد تعرض قرار می‌گیرد؛ در این جامعه ادب کنار می‌رود؛ حق زن‌ها و بچه‌ها مورد تعرض قرار می‌گیرد، بچه شیرخواره که گناه ندارد، چون رهبری در جامعه در جایگاه خودش قرار نگرفت.

امام جمعه عسلویه نیز از عزاداران حسینی، دست‌اندرکاران و همه کسانی که در دهه اول محرم در مراسمات و مجالس حضور داشتند به‌ویژه کارکنان شرکت‌های نفت، گاز و پتروشیمی منطقه تقدیر و تشکر کرد.

حجت‌الاسلام سید علی هاشمی‌نژاد افزود: باید از عاشورا و محرم درس ایثار و فداکاری و شهادت را بیاموزیم و هیچ زمانی نباید از فرهنگ عاشورا فاصله بگیریم.



:: بازدید از این مطلب : 68
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 8 آذر 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

13 محرم؛ در مجلس پسر مرجانه چه گذشت؟

 

 

روز سيزدهم محرم الحرام سال 61 هجري قمري اسراي کربلا را با غل و زنجير در کوفه گرداندند و سپس وارد مجلس ابن زياد کردند،عبد الله بن عفيف که از شيعيان اهل بيت در کوفه بود به ابن زياد اعتراض کرد و به همين دليل ماموران او را دستگير و به شهادت رساندند.
به گزارش گروه خواندنی های باشگاه خبرنگاران، 13 محرم: ورود اسراي كربلا به مجلس ابن زياد؛ انتشارخبرشهادت امام حسين عليه السلام در مدينه و شام؛ شهادت عبدالله بن عفيف

1) اسراي اهل بيت عليهم السلام در مجلس ابن زياد

پس از آنكه اسرا و سرهاي مقدس شهدا را در كوفه گردانيدند، ابن زياد در كاخ خود نشست و دستور داد سر مطهر امام حسين عليه السلام را در برابرش گذاشتند، آنگاه زنان و كودكان آن حضرت را به همراه امام سجاد عليه السلام در حالي كه به طناب بسته بودند وارد مجلس نموده، در برابر تخت آن ملعون ايستاده نگاه داشتند. در اين حال درباريان آن ملعون به تماشا ايستاده بودند.

پس از ورود اسرا نزد عبیدالله، وی با اشاره به حضرت زینب گفت: «این زن کیست؟» گفتند: «زینب دختر علی بن ابی طالب (عليه السلام) است». لذا خطاب به او گفت: «رفتار خدا را با خاندانت چگونه دیدی؟» حضرت زینب پاسخ داد: «جز زیبایی چیز دیگری ندیدم. خداوند شهادت را برایشان نوشته بود و آنان به سوی آرامگاه ابدی خود شتافتند و به زودی خدا میان ما و تو و آنان را جمع خواهد کرد». ابن زیاد گفت: «شکر خدای را که شما را کشت و دروغ شما را ثابت کرد».

زینب گفت: «شکر خدای را که ما را به وسیلۀ محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) گرامی داشت و ما را پاک و پاکیزه قرار داد».

سپس عبیدالله بن زیاد رو کرد به امام سجاد (عليه السلام) و گفت «اسم تو چیست؟» پاسخ داد: «علی بن الحسین (عليه السلام)». گفت: «مگر خدا علی را نکشت؟» آن حضرت پاسخ داد: «من برادر بزرگتری به نام علی داشتم که مردم او را کشتند».

عبیدالله گفت: «بلکه خدا او را کشت». پاسخ داد: «خداوند جان ها را هنگام مرگ، می گیرد».

عبیدالله از پاسخ آن حضرت عصبانی شد و دستور داد او را بکشند، اما حضرت زینب شجاعانه بر عبیدالله فریاد زد: «خون هایی که از ما ریختی کافی نیست، اگر می خواهی او را به قتل برسانی، مرا نیز همراه او بکش. پس دستور رهایی او را داد. سپس عبیدالله با چوب دستی خود بر لبان مبارک امام حسین (عليه السلام) زد. زَید بن أَرقم و أنس بن مالک دو صحابی رسول الله (صلي الله عليه و آله ) به وی اعتراض کردند و هر کدام به وی گفتند: «من خودم شاهد بودم که رسول الله (صلي الله عليه و آله) بر موضع چوب دستی تو بوسه می زد .

پس از چند روز عبیدالله دستور داد اسرا را به همراه علی بن الحسین (عليه السلام) که به زنجیر کشیده شده بود، روانه شام کنند.

 2) اسراي اهل بيت عليهم السلام در زندان كوفه

عبیدالله بن زیاد پس از پایان دیدارش از اسرای کربلا، دستور داد امام سجاد علیه السلام و اهل بیت او را در خانه‌ای جنب مسجد اعظم کوفه حبس کنند. خبررسانان به دستور عبید الله خبر قتل امام حسین علیه السلام را در مدينه و شام  منتشر کردند.

خود عبید الله هم نامه‌ای به یزید نوشت و اخبار تازه را به او داد و پرسید اکنون چه کند؟ یزید نیز دستور داد عبید الله اسرا را با سرهای شهدا به شام بفرستد.

‹‹اما در تاریخ درباره‌ی اینکه این مدت چقدر طول کشیده و بر حضرت سجاد علیه السلام و بقیه‌ی اسرا و خاندان اهل بیت چه گذشته، چیزی ثبت نشده است. تنها واقعه‌ای که شاید در اوایل ورود به این زندان به صورت اعجاز رخ داده است، همان بازگشت حضرت سجاد علیه السلام به صحرای کربلا برای خواندن نماز و دفن اجساد پدر و سایر شهدا است. ››

3) شهادت عبدالله بن عفيف

عبدالله بن عفيف ازدي بزرگواري از اصحاب اميرالمومنين عليه السلام بود و در جنگ هاي جمل و صفين دو چشم خويش را از دست داده بود، لذامشغول عبادت بود.

او هنگامي كه شنيد پسر زياد ملعون به اميرالمؤمنين عليه السلام و امام حسين عليه السلام نسبت كذب مي دهد، از ميان جمعيت برخاست و گفت: ساكت باش اي پسر مرجانه، دروغگو تويي و پدر تو كه به تو اين مقام را داد. اي دشمن خدا! فرزندان پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم را مي كشي و در منابر مؤمنين اين چنين سخن مي گويي؟

مأموران خواستند متعرض او شوند كه با كمك قبيله اش به خانه رفت، ولي بعد آمدند و خانه او را محاصره كردند. پس از رشادت هاي او و دخترش، دستگير شد و همانطور كه از خدا خواسته بود به دست بدترين خلق يعني ابن زياد به شهادت رسيد.



3) دفاع عبدالله بن عفيف از اهل بيت و شهادت وي به دست ابن زياد

عبدالله بن عفيف ازدي، يکي از شيعيان کوفه و از هواداران جدي اميرالمومنين و امام حسن و امام حسين (عليهم السلام) در اين شهر بزرگ بود و در قيام مسلم بن عقيل (عليه السلام) نيز از حاميان وي به شمار مي رفت.

وي که در رکاب اميرالمونين عليه السلام چشمانش را از دست داده بود، به خطر سالخوردگي و نابينايي، توفيق ياري امام حسين (عليه السلام) در سرزمين کربلا را نيافت. اما هنگامي که سرهاي شهيدان کربلا را به همراه اسيران اهل بيت، وارد کوفه کرده و عبيدالله بن زياد براي زهر چشم نشان دادن به مخالفان و اظهار پيروزي و شادماني در شهادت امام حسين (عليه السلام) و يارانش در واقعه کربلا، در مسجد کوفه براي مردم سخنراني کرد و به مقام شامخ اميرمؤمنان و امام حسين (عليهما السلام) اسائه ادب و بي حرمتي نمود، با عکس العمل شديد عبدالله بن عفيف روبرو شد.

وي در برابر عبيدالله برخاست و با صداي بلند به او خطاب کرد: اي پسر مرجانه! فرزندان پيامبر (صلي الله عليه و آله) را مي کشي و بر فراز منبر و مقام صديقين تکيه مي زني و سخنان کفرآميز بر زبان جاري مي کني؟

عبيدالله بن زياد که انتظار چنين پيشامدي را نداشت،دستور داد، وي را دستگير کرده و صدايش را خاموش گردانند.

عبدالله بن عفيف، مردان طايفه 'أزد' را به ياري طلبيد و بي درنگ هفتصد تن از مردان اين طايفه، از داخل و خارج مسجد به ياري او شتافته و او را از دست دژخيمان عبيدالله رهانيدند.

اما همين که تاريکي شب فرا رسيد و مردم در خانه هاي خويش آرميدند، مأموران عبيدالله به خانه عبدالله بن عفيف هجوم آورده و او را با ضربات شمشير به شهادت رساندند. آن گاه، سرش را بي رحمانه از بدن جدا کرده و پيکر بي جانش را در محله 'سبخه' به دار آويختند.

بدين گونه، نخستين جرقه اي که مي رفت کوفه را پس از شهادت امام حسين (عليه السلام) به حرکت درآورد و جنبش عظيمي را پي ريزي کند، به دست مزدوران حکومت اموي به خاموشي گراييد.

ولي همين امر، جرئت و جسارت مردم در برابر عامل زورگو و ستم پيشه اي چون عبيدالله بن زياد را زيادتر نمود و زمينه قيام هاي بعدي را فراهم کرد.

پس از مجلس شوم ابن زياد، اهل بيت(عليهم السلام) را با غل و زنجير وارد زندان کوفه نمودند. ابن زياد به مدينه و شام نامه نوشت و خبر شهادت امام حسين (عليه السلام) را منتشر ساخت.


منابع:


تقويم شيعه

اللهوف ، سید ابن طاوس


:: بازدید از این مطلب : 31
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 8 آذر 1391 | نظرات ()